به گزارش مشرق،
حسن عابدینی- دونالد ترامپ رييس جمهور امريکا در حوزه سياست تازه کار است.او البته در زمينه دلالي و بساز بفروشي میلیاردر شناخته شده اي است.
ترامپ جمهوري خواه نیست که اشکارا با هدر دادن 6 تريليون دلار در لشکرکشي به غرب اسيا از سوي جورج بوش پسر مخالفت کرد. او باراک اوباما ی دمکرات را نيز به سبب انکه سياست هايش موجب شکل گيري گروه تروريستي تکفيري داعش شد، مورد سرزنش قرار داد.
ترامپ در جريان رقابت هاي انتخاباتي ، نظام سياسي ايالات متحده را فاسد مي دانست. رسانه هاي فراگير را هم را بر نمي تابد بگونه ای که بصراحت سي ان ان را دروغگو خطاب کرد.
زندگي اجتماعي اش هم البته مناقشه برانگيز است. شش فرزند از سه همسر دارد. رقبايش نوار سخنان توهين اميز ش که مملو از انحراف اخلاقي بود براي زمين زدن او بارها از شبکه هاي تلويزيوني پخش کردند.
نژادپرستي ، زن ستيزي و اسلام هراسي در ذات او نهادينه شده است. او با اين همه گرچه بازيگر آشوب سازي است اما در ساختار قدرت سياسي امريکا همه کاره نيست.بدهي 20 تريليون دلاري ، زيرساخت هاي نه چندان در شان يک ابرقدرت ، متفرق شدن ايالات متحده ، جنبش هاي نوظهور جدايي طلبي ، واگرايي متحدان فرا اتلانتيک ، بروز چالش با چين و روسيه بر سر حوزه نفوذ و .... تصميم گيري رييس جمهور امريکا را در دهه دوم قرن بيست و يکم با دشواري مواجه مي کند.
دونالد ترامپ بارها گفته است که سياست بازسازي داخلي را در اولويت قرار مي دهد . اين سياست به دکترين انزواطلبانه مونروئه شبيه است ولو انکه براي کوتاه مدت باشد. ترامپ به نظر مي رسد دست کم در اين مقطع ، دکترين توسعه طلبانه ترومن را براي امريکا مناسب نمي داند.
لفاظي دار و دسته مستاجران جديدکاخ سفيد در مورد معتبر سازی تهدید نظامی بر ضد جمهوري اسلامي ايران هم ، شگردي براي تغییر دستگاه محاسبه ایرانیان است . بلوف زدن قابل باور تاثيرش بر مدیریت برداشت تصمیم گیران بعضا از حرکت نظامي بيشتر است .
